از بدیهایِ مهاجرت یکی هم این است که ناگهان سر به عقب بر میگردانی و میبینی عشقی٬ به باد رفته است و فنا شده.
هفتهنامه "گیلان بهتر" از سال ۸۳ منتشر میشود. در تمام این سالها - و لااقل تا سال ۸۹ - این نشریه٬ مکانی بوده برای اظهارنظر منتقدان. در میان خیلِ نشریاتِ چاپلوس در گیلان٬ از افتخارات ما این بود که هیچگاه عکس بنیانگذار یا رهبر جمهوریاسلامی را کار نکردیم و هیچگاه از عباراتی چون "مقام معظم رهبری" استفاده نکردیم. هفتهنامهای که از دید موافق و مخالف٬ در عمرِ خود٬ فارغ از هرگونه وابستگی مالی و سیاسی٬ تلاش کرد تا صدای بخش محذوف جامعه باشد. مسالهای که با تلاش عزیزانی چون بابک مهدیزاده٬ فرشاد قربانپور٬ مینا قدیم٬ علی انجمروز و بسیاری دوستان دیگر و البته لطف مدیرمسوول آن٬اسحاق راستی٬ میسر شد.
چرخِ گردون گذشت و گذشت تا اینکه امروز متوجه شدم فردی که مدعی است از سال ۶۰ تا سال ۶۷ "ده سال" در زندان بوده٬ همکار روزنامه جامعه بوده و البته داستانهای جالبی هم دارد٬ سردبیر این نشریه شده.
شرح بیشتری ندارد. عکس بالایی٬ اولین شمارهای است که بعد از انتخابات و هفتهیِ اول مردادماه سال ۸۸ منتشر کردیم. عکس پایینی٬ دستپختِ سردبیرِ جدید است بعد از مراسم تنفیذ. دریغ و درد٬ از آرزوهایِ بر باد رفتهمان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر