پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس جمهوریاسلامی در یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری٬ برای بسیاری انتخاب کابینه٬ اولین سنگ محک روحانی خواهد بود. انتخاب همکارانی که قرار است در چهار سال آینده٬ روحانی را در پیشبرد اهداف و سیاستهایاش یاری کنند٬ بلاشک میتوانست - و میتواند - آزمونی جدی برای حسن روحانی باشد.
چند روز پس از انتخاب روحانی٬ رسانههای اصولگرا٬ ضمن پافشاردن بر این ادعا که روحانی در زمرهی نیروهای اصلاحطلب نیست٬ تلاش کردند که با ایجاد جو رسانهای٬ در انتخاب اعضای کابینهی وی موثر باشند. نخستین گمانهزنیهایی که پیرامون کابینهی روحانی انجام شد٬ به نسبت امیدوار کننده بود. ترکیبی از وزرای دولتهای هاشمیرفسنجانی و خاتمی٬ با گرایش نزدیک به کارگزاران سازندگی و یا حزب اعتدال و توسعه. ترکیبی که به نظر میرسید قادر است گشایشی در فضای بسته و امنیتی فعلی کشور در حوزههای سیاسی و فرهنگی بدهد.
این روزها اما در بر پاشنهی دیگری میچرخد. تکلیف بعضی وزارتخانهها مشخص شده و کاندیداهای اصلی برای دیگر پستها نیز مشخص هستند. همزمان٬ اخبار مختلفی نیز از فشارهای آیتالله خامنهای بر روحانی و عدم پذیرش وزاری انتخابی وی برای برخی وزارتخانهها به گوش میرسد.
فراموش نکنیم که برای انتخاب برخی از وزرا به طور غیررسمی نیاز به تایید و موافقت رهبر جمهوریاسلامی نیز هست. پستهایی چون وزارت کشور، وزارت فرهنگ، وزارت اطلاعات، وزارت امورخارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی، از جمله مواردی است که بدون نظر رهبر جمهوریاسلامی امکان انتخاب وزیر برای آن وجود ندارد.
این روایت معروف است که در دولت اول سیدمحمد خاتمی، دری نجفآبادی، چهاردهمین انتخاب وی برای پست وزارت اطلاعات بود که با نظر آیتالله خامنهای برگزیده شد. همچنان که عطاالله مهاجرانی نیز پیشنهاد خود وی به خاتمی برای حضور در پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
فراموش نکنیم که برای انتخاب برخی از وزرا به طور غیررسمی نیاز به تایید و موافقت رهبر جمهوریاسلامی نیز هست. پستهایی چون وزارت کشور، وزارت فرهنگ، وزارت اطلاعات، وزارت امورخارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی، از جمله مواردی است که بدون نظر رهبر جمهوریاسلامی امکان انتخاب وزیر برای آن وجود ندارد.
این روایت معروف است که در دولت اول سیدمحمد خاتمی، دری نجفآبادی، چهاردهمین انتخاب وی برای پست وزارت اطلاعات بود که با نظر آیتالله خامنهای برگزیده شد. همچنان که عطاالله مهاجرانی نیز پیشنهاد خود وی به خاتمی برای حضور در پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
گرچه نمیتوان در این نکته تردید داشت که روحانی به عنوان نفر دوم جمهوریاسلامی٬ برای پیشبرد برنامههای خود٬ن یازمند پشتیبانی آیتالله خامنهای و تایید وی است٬ اما این را هم فراموش نکنیم که گردن نهادن به تمامی خواستهای رهبر جمهوریاسلامی٬ میتواند کابینهای را برای روحانی به ارمغان آورد که تهی از معنا باشد: نه قادر به برآوردن مطالبههای اقتصادی مردم باشد و نه نظر مثبت سیاسیون و فرهنگیان را جلب کند.
این بخش از سخنان آیتالله منتظری٬از سخنرانی معروف ۱۳ رجب٬ را به همین دلیل اتخاب کردهام. این سخنرانی چند ماه پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات و فشارهای ایتالله خامنهای بر وی برای انتخاب کابینه انجام شده و آیتالله منتظری نیز با اشاره به همین نکته٬ آفتهای چنین مسالهای را بازگو میکند. پیشبینیهایی که خیلی زود به تحقق پیوست.
"من يكي از اشكالاتام به آقاي ریيسجمهور٬ آقاي خاتمي٬ واقعا اين است؛ من پيغام هم دادم٬ نميدانم به ايشان گفتهاند يا نه، البته ايشان با من ارتباطي ندارند، اما من اول كه انتخاب شدند برايشان پيام دادم، بعد هم به ايشان پيام (شفاهي) دادم كه اين طور كه پيش ميرويد نميتوانيد كار كنيد; يك نفر ریيس دولت اگر وزراياش، استاندارهاياش، با او هماهنگ نباشند يك قدم نميتواند بردارد; من پيغام دادم كه من اگر جاي شما بودم ميرفتم پيش رهبر ميگفتم: شما مقامات محفوظ، احترامات محفوظ، ولي ۲۲ ميليون مردم به من راي دادند، به من هم كه راي دادند اين۲۲ ميليون همه ميدانستند كه رهبر كشور به كسي ديگر نظر دارد . دفترشان و خودشان و همه شخص ديگري را تاييد ميكردند; ۲۲ ميليون آمدند به ايشان راي دادند; معناياش اين است كه ما آن تشكيلات را قبول نداريم. راي اين ۲۲ ميليون معناياش اين است كه ما آن را كه شما ميگوييد قبول نداريم، ايشان قاعدهاش اين بود ميرفت پيش مقام رهبري ميگفت شما احترامات محفوظ، ۲۲ ميليون به من راي دادند، از من انتظارات دارند و اگر بنا بشود كه بخواهيد در وزراي من، در استاندارهاي من دخالت بكنيد، افرادي را به من تحميل كنيد من نميتوانم كار بكنم; بنابر اين من ضمن تشكر از مردم استعفا ميدهم، به مردم ميگويم: ايها الناس ميخواهند در كار من دخالت كنند".
این بخش از سخنان آیتالله منتظری٬از سخنرانی معروف ۱۳ رجب٬ را به همین دلیل اتخاب کردهام. این سخنرانی چند ماه پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات و فشارهای ایتالله خامنهای بر وی برای انتخاب کابینه انجام شده و آیتالله منتظری نیز با اشاره به همین نکته٬ آفتهای چنین مسالهای را بازگو میکند. پیشبینیهایی که خیلی زود به تحقق پیوست.
"من يكي از اشكالاتام به آقاي ریيسجمهور٬ آقاي خاتمي٬ واقعا اين است؛ من پيغام هم دادم٬ نميدانم به ايشان گفتهاند يا نه، البته ايشان با من ارتباطي ندارند، اما من اول كه انتخاب شدند برايشان پيام دادم، بعد هم به ايشان پيام (شفاهي) دادم كه اين طور كه پيش ميرويد نميتوانيد كار كنيد; يك نفر ریيس دولت اگر وزراياش، استاندارهاياش، با او هماهنگ نباشند يك قدم نميتواند بردارد; من پيغام دادم كه من اگر جاي شما بودم ميرفتم پيش رهبر ميگفتم: شما مقامات محفوظ، احترامات محفوظ، ولي ۲۲ ميليون مردم به من راي دادند، به من هم كه راي دادند اين۲۲ ميليون همه ميدانستند كه رهبر كشور به كسي ديگر نظر دارد . دفترشان و خودشان و همه شخص ديگري را تاييد ميكردند; ۲۲ ميليون آمدند به ايشان راي دادند; معناياش اين است كه ما آن تشكيلات را قبول نداريم. راي اين ۲۲ ميليون معناياش اين است كه ما آن را كه شما ميگوييد قبول نداريم، ايشان قاعدهاش اين بود ميرفت پيش مقام رهبري ميگفت شما احترامات محفوظ، ۲۲ ميليون به من راي دادند، از من انتظارات دارند و اگر بنا بشود كه بخواهيد در وزراي من، در استاندارهاي من دخالت بكنيد، افرادي را به من تحميل كنيد من نميتوانم كار بكنم; بنابر اين من ضمن تشكر از مردم استعفا ميدهم، به مردم ميگويم: ايها الناس ميخواهند در كار من دخالت كنند".
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر