۱۳۹۲/۰۵/۱۴

چگونه با بیلاخ حصر را بشکنیم؟

سرنوشت برخی مفاهیم٬ کلمه‌ها و نهادها در ایران٬ تاسف‌برانگیز است. از مواهب زندگی زیر سایه‌ی حکومت‌های مستبد٬ یکی هم این است که اساسا بسیاری از این‌گونه مواردِ مرتبط با دنیایِ مدرن٬ واژگون وارد ایران یا زبان فارسی شده٬ و معنای جدیدی هم یافتند که در موارد نه چندان کمی٬‌ اتفاقا در تضاد با مفهوم و کارکرد اصلی بوده‌اند. 
در این چند سالی که شبکه‌های اجتماعی در دنیای مجازی همه‌گیر شده‌اند٬ احتمالا همه‌مان با بحث‌هایی که در انتقاد از توجه صرف به فضای مجازی شده٬ آشناییم. همه‌ی آن بحث‌های بی‌پایان درباره‌ی آن‌که توجه بیش از حد به فضای مجازی یا مساوی گرفتن آن با فضای واقعی٬ می‌تواند باعث گرفتاری فعالان بخش‌های مختلف شود. این‌که ممکن است با غرق شدن در فضای مجازی٬ ارتباط با جهان واقعی از دست برود و ... 
من به شخصه البته خیلی به این‌گونه گلی‌گویی‌ها باور ندارم. اتفاقا به نظرم فعالیت در دنیای مجازی و اینترنت اساسا بخش نه چندان کوچکی از کار است. ضمن آن‌که از شبکه‌های اجتماعی برای پیش برد بسیاری از کارها می‌توان استفاده مکرد. اما همان‌طور که بالاتر گفتم٬ مفاهیم در ایران دگرگون شده است: مفاهیمی چون فعال فیس بوکی احتمالابه زودی برای توصیف بخشی از انسان‌ها به کار خواهد رفت - نکته‌ی جالب این‌که چندی پیش در خبری پیرامون یک فردبازداشت شده٬ نوشته بودند که وی «در صفحه فیس‌بوک خود از زندانیان دفاع می‌کند!» - و ... 
سردسته‌ی بسیاری از این منتقدان٬‌ بخش‌هایی از گروه‌های اصلاح‌طلب یا نزدیکان آن‌ها بودند که همیشه تلاش می‌کردند و می‌کنند که بر تمایز میان دنیای واقعی و دنیای مجازی٬ تاکید کنند.  این دوستان چندی پیش کمپینی راه انداختند با عنوان «ستاد سلام». (صفحه در فیس بوک - وب‌سایت) و خود را این‌گونه معرفی کردند: «سلام جواب ما به سلامی است که چندی پیش میرحسین موسوی از درون حصر برای ملت فرستاد. سلامی که برای ما نشان از این بود که در سخت ترین شرایط هم می شود کاری کرد. پاسخ ما به سلام آنها، سلام به آینده است. سلام به فردایی است که کرامت ما ایرانی‌ها محترم شمرده می‌شود. سلام به آینده ایست که سرنوشت خودمان را خودمان تعیین می‌کنیم. آتیه ای که سرمایه‌های کشور با بی‌لیاقتی مدیرانش به باد نمی‌رود. سلام به فردایی که تفاوت‌های یکدیگر را به رسمیت می‌شناسیم. سلام ما معنی‌اش این است که ما برای فردایمان رویایی داریم. آرزوی کشوری سر افراز‌تر و مردمانی سربلند‌تر داریم. ما سعی خواهیم کرد این سلام را به هموطنان بیشتری برسانیم، مخصوصا آنها که به خاطر سانسور صدای مردم در صدا و سیما، فیلتر و پاریزت دسترسی کمتر به رسانه های جمعی دارند. ما سعی می کنیم از طریق گفتگو های منظم و روشهای سنتی نظیر توزیع خبرنامه های کاغذی، حامل سلام میرحسین موسوی و پیام مهدی کروبی برای همه باشیم».
شیوه‌ی کار حداقل در روزهای نخست این‌گونه بود که شخصی در صفحه فیس‌بوک خود عبارت «سلام» را می‌نوشت و دیگران نیز به همین شکل پاسخ وی را می‌دادند و قرار بود این «سلام»ها یادی باشد از میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی و زهرا رهنورد و احتمالا توجه افراد را به سرنوشت آنان جلب کند. 
در جدیدترین شکل از فعالیت٬ آن‌ها مورد جدیدی را رو کرده‌اند: عکسی را جایگزین گزینه‌ی «لایک» در فیس بوک کرده‌اند که از نظر آن‌ها چنین معنایی دارد: «نماد دست بند رفع حصر برای لایک کردن کامنت‌ها به جای لایک فیس بوک»!
واقعا من حرف خاصی ندارم و فقط در انتظارم که ببینم چگونه قرار است با ارسال عکس یک «بیلاخ» در کامنت‌های فیس‌بوک که روی انگشت شست آن هم پارچه سبزی را مانند پانسمان پیچیده‌اند٬ زمینه‌ی رفع حصر از موسوی و کروبی را فراهم آورند! 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر