۱۳۹۳/۱۰/۲۷

مدارس تفکیک شده٬ مثبت یا منفی؟

خبر تاسیس یک مدرسه مستقل در بریتانیا برای 'ال.جی.بی‌.تی‌'ها٬ بحثی را در توییتر باعث شد. بحثی که در نهایت به یک نوشته وبلاگی هم ختم شد (و ای کاش این بحث‌ها٬ در وبلاگ‌ها ادامه پیدا کند که قابلیت آرشیو/ استفاده داشته باشد). خلاصه بحث این بود که بعضی این اتفاق را مثبت ارزیابی می‌کردند و برخی٬ نه.


این خبر را اما تا چه حد می‌توان مثبت/ منفی ارزیابی کرد؟ احتمالا در نگاه اول٬ شاید این خبر برای خیلی‌ها مثبت به نظر برسد. این‌که گروه‌های جنسی مختلف٬ می‌توانند مدارس مخصوص خود را داشته باشند٬ به معنای آن است که توسط حکومت‌ها پذیرفته شده‌اند و در حال حاضر این حق را دارند که حتی مدارس مخصوص به خود را داشته باشند.


اما نگاه کمی عمیق‌تر به مساله٬ به نظرم نشان می‌دهد که چنین کاری اتفاقا نه تنها مانع تبعیض نیست٬ بلکه اتفاقا تبعیض و احساس 'متفاوت بودن' گروه‌ها با گرایش جنسی متفاوت  را در هر دو طرف ماجرا٬ تقویت می‌کند.


برای وارد شدن به بحث٬ باید به مساله‌ی مهمی دقت کنیم: نمی‌توان ال.جی.بی.تی‌ها را با گروه‌های دینی٬ جنسیتی٬ بیمار و … مقایسه کرد. [فارغ از این‌که آیا تفکیک در آن مسایل چقدر می‌تواند کار درستی باشد]. اصل استدلال برای تشکیل چنین مدارسی٬ کم کردن فشارهایی است که از طرف جامعه٬ روی این گروه‌ها وجود دارد. اما مدرسه‌ی مخصوص٬ واقعا باعث کم شدن این فشارها می‌شود؟


می‌توانیم خود را در دوران مدرسه تصور کنیم (که بخش عمده‌ای از ما احتمالا خواسته/ ناخواسته به این گروه‌ها توهین کرده‌ایم و با ادبیات نادرستی آن‌ها را توصیف کرده‌ایم) و بعد اقدام به تصویرسازی کنیم: مدرسه خاصی که تنها این افراد را بدان راه است. گروهی که با این کار عملا 'انگشت‌نما' می‌شوند. آن‌ها با ما 'تفاوت' دارند و به همین دلیل٬ باید به مدرسه خاصی بروند. [به شکل عجیبی٬ داستان با آن‌چه فوکو در 'تاریخ جنون' روایت می‌کند٬ هم‌خوانی دارد]


تنها نام چنین کاری٬ پاک کردن صورت مساله است. آزار گروه‌ها با گرایش‌های جنسی مختلف در مدارس و سیستم آموزشی و فشارهایی که بر آن‌ها وجود دارد٬ با 'تفکیک' حل شدنی نیست. بچه‌هایی که در محیط آموزشی٬ هم‌مدرسه‌ای‌های خود را به دلیل گرایش جنسی‌شان آزار می‌دهند٬ در صورت عدم شناخت درست آن‌ها٬ چنین آزاری را وقتی وارد جامعه هم شوند٬ ادامه خواهند داد.


چنین تفکیکی حتی باعث کنجکاوی و حساسیت بخشی از جامعه - هر جامعه‌ای٬ نه فقط ایران - خواهد شد که شاید نگاه منفی هم نسبت به این گروه نداشته باشد. [مقایسه کنید با تشکیل مدرسه‌های مذهبی در کشورهای غربی که بیش از هر چیز٬ حساسیت/سوظن را نسبت به آن‌ها و شاگردان‌شان بیشتر می‌کند].


با تربیت نسلی که گرایش‌های جنسی متفاوت از خود ندیده و بدون شناختن آن‌ها تربیت شده٬ چگونه جامعه‌ای خواهیم ساخت؟ فرض کنیم که با تشکیل مدرسه‌ی مخصوص٬ از مورد آزار قرار گرفتن این گروه‌‌ها جلوگیری کنیم٬ در آیندده چه خواهیم کرد؟ برای جامعه٬ محیط کار٬ دانشگاه و … چه فکری داریم؟ آیا قرار است جامعه٬ محیط کار٬ دانشگاه و … تفکیک شده هم ایجاد کنیم؟


مساله‌ی مهم‌تر اما چیز دیگری است: تفکیک٬ به معنای پذیرفتن تفاوت میان گروه‌های مختلف انسانی است. چنین تفکیک‌هایی عموما نتایج مثبتی به بار نیاورده یا تالی فاسدشان بیش از فواید احتمالی بوده. [دقت کنید به تفکیک جنسیتی در مدارس ایران و مشکلات/ معضلات جنسی که به وجود آورده] گرایش جنسی انسان‌ها٬ مساله‌ی 'عجیب'ی نیست. هرکس می‌تواند گرایش جنسی خاص خود را داشته باشد/ انتخاب کند. گرایش جنسی را نمی‌توان با بیماری٬ با دین٬ با عقیده سیاسی و … مقایسه کرد. گرایش جنسی انسان‌ها٬ واقعیتی است که لزومی ندارد حتما به آن باور داشته باشیم٬ اما 'باید' به گرایش جنسی انسان‌ها 'احترام' بگذاریم.

چنین تفکیکی حتی ممکن است باعث تقویت این گمانه در میان بخشی از افرادبا گرایش‌های جنسی مختلف شود که به راستی آن‌ها با 'افراد عادی' و جامعه 'تفاوت' دارند. تفاوتی که خوش‌آیند هم نیست.


اتفاقا و برخلاف آن‌چه که نویسنده وبلاگ 'عطسه‌های یک قلم' نوشته٬ در این‌جا باید سراغ سیستم آموزشی رفت - و رادیکالیسم یعنی همین -. سیستم آموزشی فعلی در بسیاری از نقاط جهان٬ ایجاد/ تقویت‌کننده تبعیض‌ها و فشارهای مختلف است. اگر قرار است که برای جامعه‌ای بهتر برای خود بسازیم٬ راه چاره از تفکیک و ایزوله شدن نمی‌گذرد٬ بلکه باید منشا مشکل را شناخت و آن را تغییر داد.


در همین زمینه:
  عطسه‌های یک قلم: در باب بحث گی/ لزبین‌ها

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر