![]() |
عکس: رادیو کوچه |
الف. انتشار فایلهای صوتی گفتوگوهای مهدی هاشمی با نیکآهنگ
کوثر (فایل اول، فایل دوم، فایل سوم) گویا قرار نیست به این زودی به اتمام برسد. کسی
که فایلها را منتشر میکند، گفته که نزدیک به بیست فایل در اختیار دارد که به
تناوب منتشر خواهد شد. هوشنگ بوذری در گفتوگو با احمد باطبی گفته است که این فایلها
به دهها میرسد.
در این میان پیگیری کاری که نیکآهنگ کرده و همچنان ادامه
میدهد، برای روزنامهنگاران ایرانی، "وظیفه" است. چرا؟ چون او با کاری
که کرده، اساسن اعتماد به جامعهی روزنامهنگاری را مخدوش کرده. همهی آنانی که
دستی در روزنامهنگاری دارند، میدانند که تعداد نه چندان کمی از خبرها به صورت
"آف د رکورد" و به شرط "ناشناس" ماندن منبع، به آنها میرسد. این اتفاقی است که نه در ایران، بلکه در همه
جای جهان رخ میدهد. دراین میان وظیفه روزنامهنگار این است که با کدهایی که در
اختیار دارد، برای یافتن حقیقت تلاش کند. منابع خبری هم هیچکدام پیغمبر و معصوم
نیستند که برای رضای خدا، خبری به روزنامهنگاران بدهند. در موارد نه چندان کمی،
تلاش برای انتشار این خبرها از طریق "یک منبع آگاه"، برای استفادههای
سیاسی، موجسازی و ... صورت میگیرد و حتا ممکن است خبر نادرست هم باشد، اما همانطور
که گفتم این مساله با تحقیق خود روزنامهنگار مشخص خواهد شد. قاعدتن روزنامهنگاری
که به نقل یک خبر اینگونه، با اتکای صرف به یک منبع و بدون تحقیق و آگاهی کافی و
لازم دست بزند، استانداردهای روزنامهنگاری را زیر پا گذاشته است.
ب. پیش از این در دو نوشته (نوشتهی اول، نوشتهی دوم) سوالهایی
را درباره این موضوع از نیکآهنگ مطرح کرده بودم. گرچه هیچ جواب مستقیم و
غیرمستقیمی دریافت نکردم، اما امروز به بخش دیگری از جریان میپردازم.
نیکآهنگ تاکنون تقریبا در تمام موضعگیریهای خود پیرامون
وضعیت مهدی هاشمی، گفته است که نگران وضعیت مهدی هاشمی است و بازداشت او برایش
ناراحت کننده است. او صراحتن گفته بود که "من به خاطر اثر منفیای که انتشار یک
نوار که از تاریخ تسلیم به وکلای آقای هاشمی و بوذری و دادگاه، دیگر اختیارش دست من
نبوده، از افکار عمومی عذرخواهی میکنم. و تاکید میکنم از روز انتشار توسط هر کسی
که میخواهد باشد، که نسبت به امنیت یک زندانی بیتوجه بودهاند، فشار زیادی را تحمل
کردهام". او از بازداشت مهدی هاشمی هم ناراحت است و میگوید که بارها به او
توصیه کرده به ایران بازنگردد.
میخواهم به بررسی این نکته بپردازم که آیا نیکآهنگ کوثر
از بازداشت مهدی هاشمی و تاثیر احتمالی
این فایلها بر سرنوشت و نحوهی برخورد با او در زندان، به واقع نگران است یا خیر؟
سخنان نیکآهنگ که میگوید: "نگران اثر انتشار نوارها و فایلهای مهدی هاشمی بودم،
چرا که اولا فقط و فقط برای سندیت ضبط شده و از نظر قانونی و اخلاقی از ضبط گفتگوی
ایشان دفاع هم میکنم، اما مطمئن بودم که انتشار آن ضررهای جبران ناپذیری به بار خواهد
آورد" تا چه حد مقرون به صحت است؟
پ. نیکآهنگ کوثر در یک گفتوگو صراحتن مهدی هاشمی را مهم میکند که برای تشدید
تحریمها علیه ایران، تلاش میکند و قصد داشته با برخی افرادی که در این زمینه موثرند، گفتوگو کند. (نقل به مضمون)
او اما پای "عکسی عمومی" در فیسبوک و در بحثی
پیرامون مهدی هاشمی، اتهامهای جدیدی مطرح میکند. او در چند کامنت چنین مینویسد:
"من که فرزند نامشروع ندارم که بعدا رئیس مجمع سر و ته قضیه رو هم ببنده... در
ضمن با نوه امام هم ارتحال و عشق حال نکردم که... حسن خمینی هم برای درست کردن ماجراها
نیومده خونه بابام!... تهمت؟ برو ببین کدوم یکی از هاشمیها خبر این کارها را به بیرون
درز کردن، بعد بگو تهمت بچه ماهی... برو ببین دیدار حسن خمینی در سال ۸۹ با اکبر شارک
برای چی بوده... ماجرای صیغه رو هم تحقیق کن... بعدا برو تحقیق کن وقتی سیف قذافی مهمون
مهدی بوده چد سال پیش، مهمون سوم کی بوده؟"
او سپس در پای پست دیگری، که درباره همین عکس و کامنتهای
او نوشه شده، اینگونه اظهارنظر میکند [باز هم پست عمومی]: "برادران غیرتی، شانس
آوردهاید فایل مربوط به رابطه مهدی با نفیسه اشراقی در دادگاه نیست، چون ربطی به پرونده
نداشت. لطفا تحقیق کنید جلسه خاندان خمینی با هاشمی در سال ۸۹ بعد از انتشار خبر سفر
نفیسه اشراقی به دوبی چه بوده است. لطفا تحقیق کنید و ببینید که چرا آقای هاشمی توصیه
به سکوت کرده است. لطفا تحقیق کنید و ببینید این رابطه از چه زمانی شروع شده است. یادتان
باشد که مجمع پر از منابعی است که این خبرها را به بیرون میفرستند".
به نظرم بیان این نکتهها و حرفها، به خوبی نشاندهندهی
میزان صداقت نیکآهنگ کوثر درباره نگرانی برای مهدی هاشمی و زندانی بودن او است.
از سوی دیگر جالب است که او میگوید که مهدی هاشمی اخبار بدون مستند و منبع مشخص
ارائه میکرده – و اساسن به همین دلیل اقدام به ضبط سخنان او کرده – اما انتظار
دارد که بدون ارائه هیچ سند و مدرکی حرفهای او را بپذیریم.
ت. دم خروس اما در جای دیگری آشکار میشود. نیکآهنگ کوثر
بارها تاکید کرده که "مجبور"
بوده که "تمامی فایلهای صوتی" را تحویل دادگاه دهد. او ششم آذر نوشته است: "هشدارها و تماسهای پیاپی من نتیجه نداد و تنها جواب این بود که «به خواست
وکلا گردن نگذار و مدارک را تحویل نده!». متاسفانه اعضای خانواده هاشمی، قوانین کانادا
را نادیده گرفتهاند. همانطور که به نظر میرسد مهدی هاشمی از سال ۲۰۰۵، دادخواستی
که به دفترش در تهران ارسال شده بود را نادیده گرفته بود. بعد از آن بود که در مهلت
پیش از «راستی آزمایی» (۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲)، من شهادتنامه دیگری در پاسخ به آخرین شهادتنامه
مهدی هاشمی و نیز موارد و نیز درخواستهای جدید طرح شده، تهیه و بر اساس قانون، همراه
فایلهای صوتی و سایر مدارک برای وکلای دو طرف ارسال کردم".
هجدهم آذرماه تاکید میکند که "مطابق خواست این وکلا، من
به عنوان شاهد موظف به ارائه همه مدارک و فایلها و چتها و نوارها و ... بودم. این
حکم از طریق وکیل هوشنگ بوذری در اختیار من قرار گرفت".
نوزدهم آذرماه در پاسخ به این پرسش برخی که "چرا فایلهایی
که ظاهرا به پرونده شکایت بوذری علیه هاشمی ربطی نداشته را تقدیم دادگاه کردهام"
به نقل از یک حقوقدان به قانونی در کانادا استناد میکند و سپس مینویسد: "من
از طرق مختلف (نزدیکان آقای هاشمی) پیغام فرستادم که اگر بر همین اساس به جلسه راستی
آزمایی بروم، مطابق قانون موظفم همه مدارکی که در اختیار دارم را تقدیم کنم، چون پنهان
کردن مدارک و از بین بردن آنها کاملا غیرقانونی است و در میان آنها فایلهایی هست که
به نفع هیچکس نخواهد بود در اختیار افراد دیگر قرار گیرد.متاسفانه یا پیام من را به
ایشان نرساندند و یا خیال کردند من مطابق قانون عمل نمیکنم. به دلیل رد مواردی از
سوی آقای مهدی هاشمی که در شهادتنامهام ذکر کرده بودم، موظف به بازگشایی میزان ارتباط
و سطح مکالمات با ایشان و یکی از نزدیکانشان بودم. جوابها را در شهادتنامهای که
همراه مدارک به وکلا و دادگاه تقدیم کردم موجود است".
و در نهایت بیست و دوم آذرماه نیز، اینگونه سخن میگوید:
"برخی از دوستانم معتقدند که چون گفتگوی من با مهدی هاشمی «خصوصی» بوده، نمیبایستی
در اختیار دادگاه قرار میگرفت. برخی نیز معتقدند نباید تحت هیچ عنوان گفتگویی اینچنین
را ضبط کرد. یک نگاه میگوید که حتی اگر وکلای
هاشمی، مدارک را به طور کامل از من خواستهاند، حتی اگر نماینده مهدی هاشمی هم بوده
باشند، باید اعلام بیاطلاعی میکردم. به عبارتی در مسیر کشف واقعیت، خودم را به آن
راه میزدم و نمیگفتم که چه چیزهایی وجود دارد و وجود ندارد. یک دیدگاه میگوید که
فایلها را کامل به دادگاه نمیدادم. برخی نیز معتقدند که باید همه فایلها را نابود
میکردم. توجه داشته باشید که قرار بود بررسی پرونده آقای هاشمی در کانادا انجام شود،
نه در جمهوری اسلامی، پس قاعدتا معدوم کردن مدارک، غیر قانونی بود. باتوجه به اینکه
شان متهمان هم رعایت میشد... وقتی فراخوانده شدم، دو چاره داشتم؛ همراهی، یا سرپیچی. سرپیچی
از شهادت در کانادا نهایتا حکمش حبس است و گرفتن به زور مدارک، آن هم کنترلش دست آدم
نیست...به خاطر تلاش برای پنهان کردن واقعیت... اما وقتی وکلای آقای مهدی هاشمی، به
درخواست خود ایشان، بنده را برای راستی آزمایی به شهر تورنتو احضار کردند، با حکم دادگاه
از من خواستند که همه فایلها، چتها، مدارک و … را در مهلت مقرر تحویل بدهم و به عبارتی
در جلسه تسلیم کنم. من در تماس با یکی از نزدیکان آقای مهدی هاشمی، از ایشان خواستم
که به هر ترتیبی اهمیت و حساسیت اطلاعاتی که دست من بوده را به ایشان یا وکلا گوشزد
کنند و از وکلا بخواهند که لا اقل این مدارک را که من در اختیار وکلای شاکی قرار نداده
بودم، از من طلب نکنند. گفتگوها به هیچ نتیجهای نرسید. قاعدتا وقتی وکلای مهدی هاشمی «همه» مدارک برای اثبات حرفهایم را خواستهاند،
عملا برای این بوده که هر آنچه در اختیار دارم را تسلیم کنم و چیزی دست من باقی نماند
و اصطلاحا هر چه دارم را Vacate کنم. این
قاعدتا برای این است که پس از تسلیم همه مدارک، سند دیگری مطرح نشود و شاکی مورد غیر
منتظره دیگری را به روند دادرسی ارائه نکند".
تا اینجا همهی افرادی که پیگیر این پرونده بودهاند، با
استناد به سخنان نیکآهنگ کوثر متوجه شدهاند که او مطابق قانون "محبور"
بوده "همه فایلها" را در اختیار دادگاه قرار داده و این کار را کرده
است.
اما خود نیکآهنگ در کامنتی، اینگونه نوشته است: "فایل
مربوط به رابطه مهدی با نفیسه اشراقی در دادگاه نیست، چون ربطی به پرونده نداشت".
این تناقض قرار است چگونه توجیه شود؟ او نوزدهم آذرماه گفته است که مجبور همهی
فایلها و حتا آنهایی را که به پرونده ربط نداشته، تحویل دادگاه بدهد، اکنون اما
میگوید که حداقل یک فایل را تحویل دادگاه نداده، چگونه این کار انجام شده؟ نیکآهنگ
در این میان یا به مخاطبان خود به طور کامل نمیگوید که جریان چیست یا آنکه
مدارکی را از دادگاه مخفی کرده. کدام یک؟
نکتهی مهم دیگری که نیکآهنگ هرگز به آن اشاره نمیکند، آن
است که طبق قوانین، روزنامهنگار میتواند از دادن فایلهایی که توسط یکی از طرفین
دعوا، مطالبه شده، خودداری کند. قانون صراحت دارد که تنها در موارد مربوط به
"امنیت ملی" روزنامهنگار اجبار تحویل دادن فایلها را دارد و در دیگر
موارد، چنین اجباری وجود ندارد. حتی یک از روزنامهنگاران درگیر در این پرونده، با
استناد به همین قانون، از تحویل دادن برخی فایلها خودداری کرده است. چرا نیکآهنگ
به هر دلیل از اشاره به این بخش و قسمت، طفره میرود؟
پینوشت: در این روزها دیدهام که دوستان دیده و نادیدهی
بسیاری نقد نیکآهنگ را به حمایت از مهدی هاشمی تعبیر کردهاند. تصور میکردم قضیه
خیلی روشنتر از این حرفهاست که نیاز به توضیح داشته باشد. رسیدگی به پروندههای
خاندان هاشمی- و مهدی هاشمی، در این مورد – بحثی جداست و رسیدگی به لطمهای که به
اعتبار روزنامهنگاری خورده و همچنین زدن اتهامهای بدون اساس به افراد، مسالهای
دیگر. به نظرم خیلی راحت میتوان حساب این دو قضیه را از هم جدا کرد.
خدا نابود کنه این حکومت فاسد دزد جنایتکارو. خواهشی داشتم که اعلام کنید همه تویستدگان و سایتهای مجازی مشابه اقدامی که برای نسرین ستوده کردند برای سعید زینالی هم انجام دهند.
پاسخحذفمادر سعید زینالی بازداشتی ۱۸ تیر: ۱۴ سال از فرزندم بی خبرم؛ صدای مرا بشنوید.
این حکومت فاسد جنایتکار باید با فشار پاسخ دهد. فقط با اتحاد ریشه این قاتلین دزد فاسد نابود میشود
ممنون
شک نکنید که نیک آهنگ عامل یک جائی است وهمه رفتارش ازجمله نحوه صحبت در تماسها نشان میدهد که مقاصد غیر کار وحرفه داشته است..وبی اخلاقی ایشان روشن است.
پاسخحذفnazare man eine ke nik,ahang kasiftar az sarane jomhooriye eslamiye .
پاسخحذفنکته قابل تامل دیگر در حرفهای نیک آهنگ اینستکه ایشان میگوید طبق قوانین کانادا موظف به ارایه کلیه مدارک بوده. آیا ایشان شهروند یا ساکن کانادا است که موظف به رعایت قوانین کانادا است. اگر او هیچیک از این دو شرط دا نداشته داشد ملزم به ارایه مدارک نبوده است. نکته دیگر در آخرین نوشته وی میگوید که خبرنگار مجاز به ضبظ مکالمه بوده ولی مجاز به انتشار آن بدون کسب اجازه از طرف مقابل نیست. اگر اینرا بپذیریم پس چگونه آقای بوذری مجاز به انتشار فایلها بوده است؟ این کار میتواند باعث پیگرد قانونی علیه آقای بوذری شود.
پاسخحذفبا تشکر
کارتون خیلی خوب بود و نوشته مستدلی نوشتید که تناقض رو مسله روز در حرفای نیکان نشون میده
پاسخحذفاین کار شما قابل تقدیره چون الان به حیثیت و شرافت روزنامه نگاری مستقل و با وجدان صدمه وارد شده و باید حساب نیکان از روزنامه نگار های واقعی که با پول سرنوشتشون تعیین نمیشه جدا شه
پست تر و بی شرف تر از نیک آهنگ خودشه....کسی که این کاریکاتورهارو میکشه و بلائی سرش نمیاد یعنی با حکومت بسته...برای همین هم زیاد به خاتمی ایراد یگیره چون بنده حکومته اما از طریق روشنفکری
پاسخحذف