۱۳۹۲/۰۸/۲۰

آدینه‌ی ذاکری

یک یک‌شنبه کسل‌کننده مانند همه‌ی یک‌شنبه‌ها و شاید هم همه روزهای دیگر است که نشسته‌ای پای سیستم و اخبار را می‌خوانی که ناگهان خبری توجه‌ات را جلب می‌کند: "غلام‌حسین ذاکری٬ مدیرمسوول مجله آدینه٬ درگذشت". به همین سادگی.و ناگهان پرتاب می‌شوی به سال‌ها قبل٬ روزهایی که پدرت در ابتدای دهه هفتاد مجله آدینه را مشترک بوده و تو در خانه٬ مشغول خواندن می‌شدی و چیزی نمی‌فهمیدی و تنها بعد از این‌که اعضای خانواده بعد از خواندن مصاحبه‌ای با شاملو یا بازرگان و سری تکان می‌دادند٬ متوجه می‌شدی که اتفاقی افتاده است. و یادت می‌آید که اولین بار وقتی جمله شاملو درباره موسیقی سنتی را در آدینه خواندی٬‌چه‌قدر لذت بردی بزرگی مثل شاملو٬ که فقط می‌دانستی بزرگ است٬‌ با تو درباره این موسیقی هم‌عقیده است٬ گرچه به خوبی معنای کلمات‌اش را در نمی‌یافتی. و کمی که بیشتر فکر می‌کنی٬ به یاد می‌آوری یکی از بهترین مقالاتی که در عمرت خواندی - و سال‌هاست آزو داری دوباره بخوانی‌اش - نام‌اش "حرام‌زادگان سمنگان" بود و نوشته علی فردوسی‌. 
و بعد می‌بینی که درگذشت ذاکری چقدر بازتاب کمی داشته و در روزهایی که همه به فکر دنبال کردن محمدجواد ظریف و مذاکرات ٰژنو و ... هستند٬ دیگر کسی به فکر آدینه و ذاکری و ... نیست.
ذاکری در سرمقاله‌ی اولین شماره آدینه نوشته بود: "بنام خدا. جای يک نشريهء اجتماعی-فرهنگی در تصوير مطبوعات ايران خالی است. در اين سالها صنعت نشر در زمينهء کتاب و هم در زمينهء نشريات تخصصی و علمی از رشدی قابل توجه برخوردار بوده اند، اما مطبوعات فرهنگی-اجتماعی رشد چندانی نداشته اند... در مطالب علمی اگر اشتباهی رخ دهد کسی يا دستگاهی را عليه نويسنده يا نشريه بر نمی انگيزد... اما مطالب اجتماعی، فرهنگی (و بويژه سياسی که از محدودهء کار ما بيرون است) چنين نيست. به همين جهت هر چه سازمانهای دولتی حساسيت بيشتری نشان دهند و هر چه روزنامه نگار بی پناه تر باشد، نشريات کمتری به مطالب فرهنگی-اجتماعی خواهند پرداخت. چنين است که سعهء صدر دستگاههای مسئول در هر چه کمتر کردن امر و نهی ها، زمينه ساز پيدائی ميدانهای تازه ای برای تجربهء مطبوعات می شود".

در همین زمینه:
- سرمقاله شماره نخست آدینه را از این نوشته ف.م.سخن نقل کرده‌ام: کشکول خبری هفته - ۴۲
- ایران‌وایر: غلام‌حسین ذاکری صاحب امتیاز و مدیر مجله آدینه درگذشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر