۱۳۹۳/۱۲/۱۹

ارزیابی شتاب‌زده از انتخاب رییس جدید مجلس خبرگان

بعد از چند ماه بحث و رایزنی و گمانه‌زنی٬ امروز رییس جدید مجلس خبرگان - در فاصله‌ی یک سال به پایان دوره چهارم این مجلس - انتخاب شد و محمد یزدی٬ دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم٬ به این سمت رسید. رقیب اصلی یزدی برای رسیدن به این پست اکبر هاشمی‌رفسنجانی بود که در دور اول این انتخابات ۲۵ و در دور دوم ۲۴ رای کسب کرد. نکته جالب این‌که رقابت هاشمی‌رفسنجانی و یزدی برای پست ریاست خبرگان مسبوق به سابقه بوده. اسفندماه سال ۸۷ این دو کاندیدای ریاست مجلس خبرگان شدند که در نهایت هاشمی رفسنجانی ۵۱ و یزدی ۲۶ رای کسب کردند.

منبع: تسنیم
شکست هاشمی رفسنجانی در این رقابت را می‌توان ادامه حذف او از لایه‌های فوقانی حاکمیت دانست. حذفی که با سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه ۲۹ خرداد سال ۸۸ آغاز شد: هاشمی‌رفسنجانی پس از ۳۱ سال تریبون نمازجمعه را از دست داد٬ دیدارهای‌اش با آیت‌الله خامنه‌ای - به گفته خودش - به ماهی یک بار تقلیل پیدا کرد٬ دو فرزندش بازداشت و راهی زندان شدند٬ با حضور مهدوی‌کنی مجبور به تحویل دادن پست ریاست مجلس خبرگان شد٬ برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ صلاحیت‌اش مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفت و در نهایت در رقابت برای رسیدن به پست ریاست مجلس خبرگان از محمد یزدی شکست خورد.

این شکست حاوی پیام‌ها و نشانه‌هایی برای هاشمی‌رفسنجانی٬ دولت روحانی و حامیان‌اش‌ و تحول‌خواهان ایرانی است.

۱. اختلاف آرای هاشمی‌رفسنجانی در یک فاصله پنج ساله قابل توجه است (او سال ۸۶ در رقابت با احمد جنتی ۴۱ رای - مقابل ۳۴ رای جنتی -  و سال ۸۷ نیز  ۵۱ رای - مقابل ۲۶ رای محمد یزدی - کسب کرد). با توجه به عدم تغییر ترکیب مجلس خبرگان - به جز چند مورد فوت اعضا - کاهش آرای او می‌تواند نشانه‌ای از بی‌اعتمادی به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از سوی منصوبان آیت‌الله خامنه‌ای باشد. (توجه کنید که بخش عمده اعضای مجلس خبرگان افرادی هستند که از سوی رهبر جمهوری‌اسلامی در پست‌های مختلف حضور دارند). البته که اختلاف میان آیت‌الله خامنه‌ای و هاشمی‌رفسنجانی مساله‌ای پنهانی و سری نبود٬ اما شاید گمان می‌رفت که بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ - در حالی که هاشمی‌رفسنجانی حامی اصلی او بود - این روابط رو به بهبود رفته و جایگاه هاشمی ارتقا پیدا کرده باشد. مساله‌ای که به نظر می‌آید خلاف آن در انتخابات اخیر٬ اثبات شد.

۲. رای بالای محمد یزدی (۲۱ رای بیشتر نسبت به سال ۸۷) نشان از دست بالای اصول‌گرایان در مجلس خبرگان دارد. برخلاف پیش‌بینی‌ها آن‌ها موفق شدند در مجلس خبرگان ائتلافی کامل برای به زیر کشیدن هاشمی‌رفسنجانی ایجاد کنند (قرار بود در حاشیه اجلاس خبرگان جلسه مشترکی میان محمدتقی مصباح‌یزدی٬ محمدعلی موحدی‌کرمانی و محمد یزدی برگزار شود). در واقع آن‌ها بیش و پیش از توافق بر سر یک رییس مشخص٬ به دنبال آن بودند که مانع ریاست هاشمی‌رفسنجانی شوند و در رسیدن به این هدف نیز موفق بودند. گرچه آن‌ها هدف دومی را هم در نظر داشتند؛ این‌که رییس از میان آن‌ها انتخاب شود و نه فردی چون هاشمی‌شاهرودی.
با توجه به بحث‌هایی که پیش از این درباره امکان انتخاب رهبر بعدی جمهوری‌اسلامی توسط مجلس خبرگان آینده وجود داشت٬ می‌توان رای به یزدی را نشانه‌‌ای از تمایل سیاسی اعضای خبرگان دانست. باید توجه کرد که در انتخابات آینده مجلس خبرگان - اسفندماه سال ۹۴ - بعید است که تغییری اساسی در ترکیب اعضای این مجلس ایجاد شود - به خصوص با توجه به نظارت استصوابی شورای نگهبان بر این انتخابات -. از این جهت می‌توان گفت که انتخاب محمد یزدی مقابل هاشمی‌رفسنجانی٬ می‌تواند نشانه‌ای باشد از نوع نگاه سیاسی اعضای خبرگان و با توجه به این ترکیب آرا٬ می‌توان تحلیل دقیق‌تری از امکان انتخاب رهبر آینده جمهوری‌اسلامی توسط این مجلس داشت.

۳. از جمله موارد مهم این انتخابات٬ حضور هاشمی‌شاهرودی و سپس انصراف او از رقابت است. هنوز مشخص نیست دلیل انصراف هاشمی‌شاهرودی چه بوده و یا او به نفع چه کسی از رقابت کناره‌گیری کرده (عباس کعبی٬ عضو مجلس خبرگان٬ گفته است که هاشمی‌شاهرودی به نفع هاشمی‌رفسنجانی انصراف نداد). برای کناره‌گیری هاشمی‌شاهرودی می‌توان چند دلیل ذکر کرد: نخست شایعاتی که از سال‌ها قبل درباره امکان انتخاب او به عنوان رهبر آینده وجود داشته. از زمان ریاست هاشمی‌شاهرودی بر قوه‌قضاییه این بحث که او نایب‌ رهبر جمهوری‌اسلامی است٬ مطرح بود. پس از اتمام دوره ریاست بر قوه‌قضاییه٬ هاشمی‌شاهرودی به شکل رسمی تبدیل به یکی از مراجع‌تقلید شد. هم‌زمان در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد٬ به سمت رییس هیات عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌گانه - از سوی آیت‌الله خامنه‌ای - منصوب شد. هاشمی‌شاهرودی پس از مرگ آیت‌الله مهدوی‌کنی نیز مدیریت جلسات هیات‌رییسه خبرگان را عهده‌دار شد. گرچه در سال‌های اخیر چنین احتمالی کم‌رنگ‌تر شده و نام‌های جدیدی - چون صادق لاریجانی - مطرح شده‌اند.
مساله‌ی دوم پیش‌بینی او از نتایج انتخابات و یا اطلاع‌اش از رایزنی‌های پشت پرده است. مساله‌ای که می‌تواند باعث شده باشد هاشمی‌شاهرودی حاضر به رقابت با دیگر کاندیداها نشود.
مساله‌‌ی سوم اخباری است که درباره ارتباط هاشمی‌شاهرودی با برخی از نزدیکان محمود احمدی‌نژاد و 'جریان انحرافی' وجود دارد. او یک سال پس از آزادی محمدشریف ملک‌زاده - از نزدیکان اسفندیار رحیم‌مشایی - او را به سمت مشاور اجرايی خود در بنياد فقه و معارف اهل بيت منصوب کرد. انتصابی که با انتقاد اصول‌گرایان - از جمله روزنامه کیهان - و صادق لاریجانی٬ رییس قوه‌قضاییه٬ روبه‌رو شده بود.
هفته‌نامه 'صدا' نیز در آخرین شماره خود خبر از رسیدگی به پرونده فساد مالی 'یکی از مقامات عالی‌رتبه قوای سه گانه در دوره احمدی‌نژاد' داد که ' ۱۵ میلیارد تومان… اختیار این شخص جهت مصارف فرهنگی درعتبات عالیات' قرار گرفته بود٬ اما تاکنون تنها 'حدود ۴۰۰ میلیون تومان اسناد مصرف این مبلغ از سوی این شخص ارائه شده است'. برخی رسانه‌ها نوشته بودند که این شخص٬ کسی نیست جز هاشمی‌شاهرودی که از سوی نهادهای نظارتی در مظان اتهام قرار گرفته است. مساله‌ای که در صورت صحت٬ می‌تواند دلیل محکمی برای انصراف او از کاندیداتوری برای ریاست خبرگان باشد. (آیا می‌توان گفت که معامله‌ای در این میان رخ داده؟)


۴. کاندیداتوری هاشمی‌رفسنجانی برای ریاست خبرگان و شکست او٬ اما دست‌آوردهای مهمی هم برای حامیان دولت روحانی٬ اصلاح‌طلبان و نیروهای تحول‌خواه داشت. یکی از مهم‌ترین آن‌ها را می‌توان نگاه واقع‌بینانه به تحولات در سطوح فوقانی قدرت دانست. گرچه شاید آیت‌الله خامنه‌ای تاکنون - به هر دلیلی - و با وجود مخالفت اصول‌گرایان٬ اجازه مذاکره درباره برنامه هسته‌ای جمهوری‌اسلامی را به دولت روحانی داده٬ اما اتفاق‌های امروز نشان داد که رهبر ایران و حامیان او برای عرصه سیاسی٬‌نقشه‌هایی دارند که به همین راحتی از آن‌ها دست نخواهند کشید. ضمن آن‌که با وجود پیروزی معنادار روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ اعتقادی به تغییر کلی در سیاست‌های اتخاذشده ندارند. در واقع آیت‌الله خامنه‌ای و طیف حامیان او٬ با وجود شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری٬ تمایلی به دست کشیدن از سیاست‌های خود ندارند.
مساله‌ی مهم دیگر طیف‌بندی نیروهای حاضر در مجلس خبرگان و توان گروه‌های مختلف برای رایزنی و کسب رای است. هاشمی‌رفسنجانی به عنوان بزرگ‌ترین حامی حسن روحانی وارد انتخابات ریاست خبرگان شد و شکست او را می‌توان در واقع نشان‌دهنده‌ی در اقلیت بودن طیف حامی حسن روحانی در این مجلس دانست.
نکته دیگری که درباره این انتخابات باید به آن اشاره شود٬‌نبود نیروهایی است که قادر باشند آرای سرگردان را جذب کنند. بالا بودن آٰرای منفی  هاشمی‌رفسنجانی - که مساله جدیدی نیست - بار دیگر در این انتخابات خود را نشان داد. اما طیف نیروهای نزدیک به هاشمی‌رفسنجانی - روحانی در مجلس خبرگان هیچ چهره دیگری را نداشتند/ ندارند که وارد این رقابت کنند. هیچ‌کدام از حامیان آن‌ها در شرایطی نیستند که بتوانند آرای لازم را در مجلس خبرگان برای در اختیار گرفتن پست ریاست کسب کنند.

۵. در نهایت می‌توان گفت که شکست امروز هاشمی‌رفسنجانی٬ نشانه‌ای دیگر از اراده نظام سیاسی برای حذف او است. گرچه هنوز نمی‌توان هاشمی‌رفسنجانی را فردی حذف شده یا بدون قدرت در ساختار حقیقی قدرت در ایران دانست٬ اما توان او - چه در چانه‌زنی٬ چه در بازی‌های پشت پرده - به شدت تضعیف شده. تحول‌خواهانی که پس از اعتراض‌های سال ۸۸ و اتفاق‌هایی که به دنبال آن رخ داد٬ حضور هاشمی‌رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام را وزنه‌ای برای خود تصور می‌کردند٬ به نظر می‌رسد اکنون مجبور به تجدیدنظر در چنین عقیده‌ای هستند. هاشمی رفسنجانی مدت‌هاست که توان تاثیرگذاری جدی بر عرصه سیاسی ایران را از دست داده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر